هر دلار در ستون دارایی من یک کارمند فوقالعاده بود، سخت تلاش میکند تا کارمندان بیشتری ایجاد کند و یک پورشه جدید بخرید. |
پدر، احتمالاً به نصیحت پدرم گوش میدادم. این تنها یادآور پدرم بود که ایده داشتن شرکت من را زنده نگه داشت و مرا در مسیر متفاوتی نگه داشت. زمانی که ۱۵ یا ۱۶ ساله بودم، میدانستم که قصد ندارم |
به راه تحصیل خود ادامه دهم قیمت بیلبورد
پدر توصیه کرد. نمیدانستم چه طور باید این قیمت بیلبورد کار را انجام دهم، اما مصمم بودم که در جهتی که بیشتر همکلاسی هام دارند میروند سر در نیارم.. این تصمیم زندگی منو تغییر داد
تا اواسط دهه بیست و بیست سال نبود که توصیه پدرم برا قیمت بیلبورد یم بیمعنی بود. من تازه از ارتش تفنگداران دریایی اومدم بیرون و برای کپی ازش کار میکردم من پول زیادی در میآوردم، اما هر بار که به حقوقم نگاه میکردم، نا امید شدم. Th خیلی بزرگ بودند و هر چه بیشتر کار میکردم بزرگتر میشدند. وقتی بیشتر موفق میشدم، روسای من در مورد ارتقا و ترفیع صحبت میکردند. تملقآمیز بود، اما میتوانستم صدای پدرم را بشنوم که در گوشم میپرسید: برای کی کار میکنی؟ تو کی هستی که داری پولدار میشی؟ " " "
در سال ۱۹۷۴، در حالی که هنوز هم یک کارمند برای شرکت زیراکس بود قیمت بیلبورد ، من اولین شرکت خود را شکل دادم و شروع به پرداختن به کسبوکار خودم کردم. قبل از این که چند دارایی در ستون دارایی ام وجود داشته باشد، اما حالا مصمم بودم که روی ساخت آن تمرکز کنم. پرداخت حقوق، با تمام deductions، تمام سالهایی را که به توصیه پدر ثروتمند من انجام شدهبود، در کل درک کرد. اگر به نصیحت پدر educated گوش میدادم، میتوانستم آینده را ببینم.
بسیاری از کارفرمایان احساس میکنند که مشاوره دادن به کارگران خود برای فکر کردن قیمت بیلبورد به کسبوکار خود برای کسبوکار بد است. اما برای من، تمرکز بر روی کسبوکار خودم و توسعه داراییها به من کارمند بهتری تبدیل کرد، چرا که اکنون هدفی داشتم. صبح زود آمدم و با پشتکار و پشتکار کار کردم و تا آنجا که ممکن بود پول جمع کردم تا بتوانم در املاک و املاک سرمایهگذاری کنم. هاوایی به تازگی به اوج خود رسیده بود و ثروتی وجود داشت که باید ساخته شود. من بیشتر متوجه شدم که ما در مراحل آغازین یک شکوفایی بودیم، ماشینهای بیشتری از زیراکس به فروش رفتند. پول بیشتری که من فروختم و البته، کسورات بیشتر از چک حقوق من به دست آمد. الهام بخش بود. از تله کارمندی که انقدر بد کار کرده بودم که حتی بیشتر کار میکردم، میخواستم بیشتر کار کنم تا بیشتر بتوانم سرمایهگذاری کنم. تا سال ۱۹۷۸، من به طور مداوم یکی از بزرگترین فروشندهها در شرکت بودم. من بدجوری دلم میخواست از نژاد Rat استفاده کنم.
در کمتر از سه سال، من در املاک و مستغلات ام بیشتر از من در شرکت زیراکس کار میکردم. و پولی قیمت بیلبورد که در ستون دارایی خودم در شرکت خودم درست میکردم پولی بود که برای من کار میکرد، نه من روی فروش copiers. توصیه پدر My خیلی بیشتر به نظر میرسید. به زودی جریان نقدینگی از املاک من به قدری قوی بود که شرکت من اولین پورشه را برای من خرید. همکار من زیراکس salespeople فکر میکرد که من commissions را خرج میکنم. من نبودم. من داشتم در املاک خود سرمایهگذاری میکردم. پول من سخت تلاش میکرد تا پول بیشتری به دست آورد. هر دلار در ستون دارایی من کارمند فوقالعادهای بود، سخت کار میکرد تا کارمندان بیشتری استخدام کند و قبل از این که دلار مالیات را قبل از مالیات بر عهده بگیرد، یک پورشه جدید بخرد. شروع به کار سختتر برای زیراکس کردم. این نقشه عملی بود، قیمت بیلبورد
و پورشه من دلیل آن بود. با استفاده از درسهایی که از پدرم آموختم، توانستم از مسابقه Rat proverbial در سنین پا قیمت بیلبورد یین بروم. این به خاطر دانش قوی مالی که من از طریق درسهای پدر ثروتمند به دست اورده بودم، ممکن شد.
بدون این دانش مالی که من آن را اطلاعات مالی و یا fi مالی مینامند، راه من برای رسیدن به استقلال مالی بسیار دشوارتر خواهد قیمت بیلبورد بود. من اکنون به دیگران در این امید که ممکن است دانش خود را با آنها تقسیم کنم، آموزش میدهم.
من به مردم یادآوری میکنم که این IQ مالی از دانش چهار حوزه تخصص گرفته شدهاست: قیمت بیلبورد
۱. حسابداری قیمت بیلبورد
حسابداری، سواد مالی یا توانایی خو قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد اندن اعداد است. اگر میخواهید یک امپراطوری بسازید، این یک مهارت حیاتی است. هرچه پول بیشتری بپردازید، دقت بیشتری مورد نیاز است، و یا این که خانه واژگون میشود. از طرف چپ مغز است، یا جزییات. سواد مالی توانایی خواندن و درک کردن اظهارنامههای مالی است که به شما این امکان را میدهد تا نقاط قوت و ضعف هر کسبوکار را شناسایی کنید.
۲. سرمایهگذاری قیمت بیلبورد
سرمایهگذاری، علم "پول درآوردن پول" اس قیمت بیلبورد ت و شامل استراتژیها و موادی است که از سمت راست مغز استفاده میکنند.
۳. درک بازارها قیمت بیلبورد
درک بازارها، علم عرضه و تقاضا است. قیمت بیلبورد شما باید جنبههای فنی بازار را بدانید، که به علاوه جنبههای اساسی یا اقتصادی یک سرمایهگذاری هستند. آیا یک سرمایهگذاری منطقی به نظر میرسد یا براساس شرایط بازار فعلی منطقی بنظر نمیرسد؟
۴. قانون e قیمت بیلبورد
شرکتی که دور مهارتهای فنی قیمت بیلبورد حسابداری، سرمایهگذاری و بازارها پیچیده شدهاست میتواند به رشد انفجاری کمک کند. فردی که مزایای مالیاتی و حمایتهای ارائهشده توسط یک شرکت را درک میکند میتواند بسیار سریعتر از فردی که یک کارمند یا تنها مالک کوچک کسبوکار است ثروتمند شود. مثل این است که بین کسی که راه میرود و یک فرد در حال پیادهروی باشد فرق دارد. این مساله زمانی عمیق است که به ثروت بلند مدت برسد.
- مزایای مالیاتی قیمت بیلبورد
یک شرکت میتواند کارهای زیادی انج قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد ام دهد که یک کارمند نمیتواند مانند پرداخت هزینهها قبل از پرداخت مالیات انجام دهد. آن یک حوزه تخصص کامل است که بسیار هیجانانگیز است. کارمندان درآمد دارند و مالیات میگیرند، و سعی میکنند در مورد آنچه که باقی ماندهاست، زندگی کنند. یک شرکت درآمد دارد، هر کاری که بتواند خرج میکند، و هر چیزی که باقی میماند مالیات میگیرد. این یکی از بزرگترین روزنههای فرار مالیاتی است که ثروتمندان از آن استفاده میکنند. اگر سرمایهگذاریهای خود را که باعث ایجاد جریان cashfl خوب میشوند، راهاندازی کنید، بسیار آسان است و گرانقیمت نیستند. برای مثال، با داشتن شرکت خود، تعطیلات تان میتواند جلسات هیاتمدیره در هاوایی باشد. پرداختهای اتومبیل، بیمه، تعمیرات، و عضویت در باشگاه هزینههای شرکت هستند. اغلب غذاهای رستوران هزینههای جزئی هستند و غیره و غیره. اما این کار به طور قانونی با دلارهای قبل از مالیات انجام میشود.
- محافظت از پروندههای حقوقی قیمت بیلبورد
ما در جامعه litigious زندگی میکنیم. هر کسی یک قیمت بیلبورد تکه از action را میخواهد. بسیاری از ثروت خود را با استفاده از وسایل نقلیه مانند شرکتها پنهان میکنند و به حفاظت از داراییهای خود در برابر طلبکاران نیاز دارند. زمانی که فردی یک فرد ثروتمند را تحت پیگرد قرار میدهد، اغلب با لایههای حفاظت قانونی مواجه میشود و اغلب متوجه میشود که فرد ثروتمند واقعاً صاحب هیچ چیز است. آنها همه چیز را کنترل میکنند، اما هیچ چیز ندارند. طبقه فقیر و متوسط سعی میکند همه چیز را خودش داشته باشد و آن را به دولت یا شهروندانی که دوست دارند از ثروتمندان شکایت کنند، از دست بدهد. این را از داستان رابینهود یاد گرفت: از ثروتمندان بگیرید و به فقرا بدهید.
هدف این کتاب خواندن یک شرکت نیست. اما من میگویم که اگر قیمت بیلبورد شما صاحب هر نوع دارایی قانونی هستید، من اطلاعات بیشتری در مورد مزایا و حفاظت از تکلیفی که توسط یک شرکت در اسرع وقت لازم میشود را در نظر خواهم گرفت. پیش از این کتابهای بسیاری بر روی سوژه نوشته شده باشند که مزایا را به تفصیل شرح دهد و حتی از طریق اقدامهای لازم برای راهاندازی یک شرکت، شما را پیاده کند. کتاب ساتون Sutton در شرکتها بینش فوقالعادهای به قدرت شرکتهای شخصی میدهد.
ضریب هوشی مالی در واقع همکوشی بین بسیاری از مهارتها و استعدادها اس قیمت بیلبورد ت. میگویم که ترکیبی از چهار مهارت تکنیکی است که در بالا ذکر شدهاند و اساس اطلاعات مالی را تشکیل میدهند. اگر شما آرزوی ثروت عالی داشته باشید، ترکیبی از این مهارتها است که به میزان زیادی اطلاعات مالی شما را تقویت میکند. به طور خلاصه:
کارمندان مالکان تجاری که با شرکتها برای شرکتها کار میکنند قیمت بیلبورد
- سعی کنید ۱. سعی کنید قیمت بیلبورد
- ۲ ثانیه را سپری کنید. مالیات پرداخت کنی قیمت بیلبورد د
- پرداخت مالیات ۳. سپری کنید: قیمت بیلبورد
من به عنوان بخشی از استراتژی کلی مالی شما تو قیمت بیلبورد صیه میکنم که در مورد حفاظت از این حفاظت یاد بگیرید که نهادهای قانونی میتوانند برای کسب و کارها و داراییها فراهم کنند.
قیمت بیلبورد
فصل پنجم قیمت بیلبورد
LESSON ۵: ثرو قیمت بیلبورد ت INVENT
اغلب در دنیای واقعی، هوشمند نیست که جلوتر ب قیمت بیلبورد رود، بلکه جسور است.
دیشب، من یک استراحت از نوشتن کشیدم و برنامه تلویزیون را در قیمت بیلبورد تاریخ یک مرد جوان به نام الکساندر گراهام بل تماشا کردم. بل فقط تلفن خود را ثبت کرده بود و در حال افزایش درد بود، زیرا تقاضا برای اختراع جدید او بسیار قوی بود. او که به یک شرکت بزرگتر نیاز داشت، در آن زمان به غول رفت و از آنها پرسید که آیا حق ثبت اختراع خود و شرکت کوچکش را خواهند خرید. او برای کل بسته ۱۰۰،۰۰۰ دلار میخواست. رئیس اتحادیه غرب به او تبریک گفت و او را پایین آورد و گفت که قیمت بسیار مضحک است. بقیه داستان تاریخ است. یک صنعت چند ملیتی ظاهر شد و AT & T متولد شد.
اخبار شامگاهی بلافاصله پس از داستان الکساندر گراهام بل تهیه شد. در اخبار، قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد خبر کاهش اندازه دیگر در یک شرکت محلی شنیده شد. این کارکنان عصبانی بودند و شکایت داشتند که مالکیت شرکت ناعادلانه است. یک مدیر که در حدود ۴۵ سال سن داشت همسر و دو فرزندش را در کارخانه استخدام کرده بود و از نگهبانان درخواست کرده بود که به او اجازه دهند تا با مالکان صحبت کند تا بپرسند که آیا آنها در پایان او تجدید نظر خواهند کرد یا خیر. او تازه یک خانه خریده بود و میترسید آن را از دست بدهد. دوربین بر روی التماس او برای تمام دنیا متمرکز بود. نیازی به گفتن نیست که توجه مرا جلب کرد.
من از سال ۱۹۸۴ به طور حرفهای تدریس میکردم. این یک تجربه عالی و یک جایزه ارزشمند بودهاست. این ه قیمت بیلبورد م یک حرفه نگرانکننده است، زیرا من به هزاران نفر آموزش دادهام و یک چیز مشترک را در همه ما، خودم و خودم میبینم. همه ما پتانسیل عظیمی داریم و همه ما از موهبت بهرهمند میشویم. با این حال تنها چیزی که همه ما را نگه میدارد، درجهای از تردید است. فقدان اطلاعات فنی وجود ندارد که ما را نگه میدارد، بلکه بیشتر کمبود اعتماد به نفس است. بعضی از آنها aff از بقیه هستند.
وقتی مدرسه را ترک کردیم، بسیاری از ما میدانیم که این موضوع چندان مهم نیست. در دنیای واقعی خارج از دانشگاهیان، قیمت بیلبورد چیزی بیش از یک نمره مورد نیاز است. شنیدهام که آن را چیزهای زیادی میگویند، دل و روده و توپ و جرات، شجاعت، حیلهگری، زیرکی، پشتکار، پشتکار، و درخشش. هر چیزی که برچسب خورده باشد، در نهایت تصمیم میگیرد که آینده فرد بسیار بیشتر از نمرات دبیرستان باشد.
درون هر یک از ما یکی از این شخصیتهای شجاع و بیباک و بیباک است. از این رو، آن جنبه از آن شخصیت است: افرادی که میتوانند زبزنند و در صورت لزوم از آنها درخواست کمک کنند. بعد از یک سال در ویتنام به عنوان خلبان نیروی دریایی، من باید هر دوی این شخصیتها را از نزدیک بشناسم. یکی بهتر از دیگری نیست. با این حال، به عنوان یک معلم، من تشخیص دادم که این ترس بیش از حد و اعتماد به نفس است که بزرگترین منتقدان نبوغ شخصی بودند. قلب مرا شکست و دید که دانش آموزان پاسخها را میدانند، با این حال فاقد شهامت برای عمل در پاسخ هستند. اغلب در دنیای واقعی، هوشمند نیست که جلوتر برود، بلکه جسور است.
در تجربه شخصی من، نبوغ مالی شما هم به دانش فنی و هم به شجاعت نیاز دارد. اگر ترس بیش از حد قوی باشد، نبوغ سرکوب میشو قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد . در کلاسهای من، من به شدت دانش آموزان را ترغیب میکنم تا ریسک کنند، جسور باشند، و بگذارید نبوغ آنها این ترس را به قدرت و درخشندگی تبدیل کند. برای برخی از آنها کار میکند و فقط برای دیگران کار میکند. من به این نتیجه رسیدهام که برای بسیاری از مردم، وقتی موضوع پول مطرح میشود، ترجیح میدهند آن را ایمن بازی کنند. من باید پرسشهایی از این قبیل داشته باشم: "چرا ریسک کنیم؟ " چرا باید زحمت توسعه IQ مالی ام را به خودم زحمت دهم؟ " چرا باید از نظر مالی سواد مالی داشته باشم؟ و من پاسخ میدهم: " فقط برای داشتن گزینههای بیشتر. "
پیش از این تغییرات بزرگی در پیش داریم. در سالهای آینده، مردم بیشتری مثل الکساندر گراهام بل، مخترع جوان، خواهند بود. این صد نفر مثل (بیل گیتس) و شرکتها قیمت بیلبورد ی بسیار موفقی مثل مایکروسافت، هر ساله در سراسر جهان ایجاد میشوند. و همچنین ورشکستگی دیگری نیز وجود خواهد داشت، layoff ها، و downsizings. پس چرا زحمت توسعه fi مالی را به خود زحمت میدهید؟ هیچکس جز تو نمیتواند جواب بدهد. با این حال میتوانم به شما بگویم که چرا خودم این کار را میکنم. من این کار را انجام میدهم چون هیجانانگیزترین زمان برای زنده بودن است. ترجیح میدهم از تغییر استقبال کنم تا اینکه از تغییر وحشت کنم. ترجیح میدهم در مورد این که میلیونها نفر را وادار به رفتن به بالا رفتن کنم هیجانزده باشم. این دوره ما در حال حاضر هیجانانگیزترین زمانی است که در تاریخ جهان بیسابقه است. نسلهای بعدی، مردم در این برهه از زمان به عقب نگاه خواهند کرد و در مورد آن چه عصر هیجان انگیزی باید داشته باشد، اظهارنظر خواهند کرد. این مرگ کهنه و تولد نسل جدید بود. پر از آشوب بود و هیجانانگیز بود.
پس چرا زحمت توسعه fi مالی را به خود زحمت میدهید؟ چون اگر این کار را بکنید، تا حد زیادی پیشرفت خواهید کرد. و اگر این کار را نکنید، این دوره زمانی یک ترسناک خواهد بود. ای قیمت بیلبورد خواهد بود که برخی افراد با شجاعت به جلو حرکت میکنند در حالی که دیگران به زندگی فرسوده و فرسوده چسبیدهاند.
این سرزمین ۳۰۰ سال پیش ثروت داشت. بنابراین شخصی که صاحب زمین بود صاحب ثروت بود. بعدها ثروت در کارخانهها و تولیدات بود و آمریکا به تسلط خود رسید. این industrialist صاحب ثروت اس. امروزه، ثروت به صورت اطلاعات است. و شخصی که the اطلاعات را دارد صاحب ثروت است. مساله این است که منابع اطلاعاتی در سراسر جهان با سرعت نور قرار دارند. ثروت جدید را نمیتوان با مرزها و مرزها به عنوان زمین و کارخانهها در نظر گرفت. این تغییرات سریعتر و more خواهند بود. این یک افزایش چشمگیر در تعداد multimillionaires های جدید خواهد بود. پیش از آن نیز کسانی خواهند بود که پشت سر گذاشته میشوند.
من و بسیاری از مردم که امروزه در حال تقلا کردن هستند، اغلب سختتر کار میکنند، به این دلیل که به ایدههای قدیمی چسبیدهاند. آنها میخواهند چیزها همان طور باشند که بودند، و مقاومت د قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد برابر تغییر. من افرادی را میشناسم که شغل خود را از دست میدهند و یا خانههایشان را از دست میدهند، و آنها تکنولوژی یا اقتصاد یا boss را سرزنش میکنند. متاسفانه آنها نمیتوانند درک کنند که ممکن است این مشکل باشد. عقاید قدیمی بزرگترین مسئولیت آنهاست. این یک مسئولیت است زیرا آنها نمیتوانند درک کنند که در حالی که آن ایده یا روش انجام کاری دیروز یک دارایی بود، دیروز گذشتهاست.
یک روز بعد از ظهر به من یاد دادم چطور با استفاده از یک بازی تختهای که ابداع کرده بودم، به عنوان یک ابزار آموزشی، سرمایهگذاری کنم. یکی از دوستانش برای شرکت در کلاس یک نفر را آورده بود. این دوست یکی از دوستان قیمت بیلبورد ش به تازگی از هم جدا شده بود، در اقامتگاه طلاق به شدت سوخته بود و اکنون به دنبال یافتن پاسخی میگشت. دوستش فکر میکرد که این کلاس میتواند کمک کند.
این بازی برای کمک به مردم برای یادگیری نحوه کار پول طراحی شدهاست. قیمت بیلبورد کردن، آنها در مورد تعامل بیانیه درآمد با برگه موجودی یاد میگیرند.
شما میتوانید با این روش رفتار کنید، یاد بگیرید که چگونه جریان وجوه نقد بین قیمت بیلبورد بر روی وب این دو و این که چگونه جاده به ثروت منتهی میشود و تلاش میکند تا شما را افزایش دهد.
نحوه پرداخت پول نقد از دارایی را یاد بگیرید قیمت بیلبورد به نقطهای که از آن تجاوز میکند
هزینههای ماهانه خود را به دست آورید. هنگامی که این کار را انجام دهید، قادر خواهید بود از نژاد Rat و خارج از مسیر سریع خارج شوید.
همانطور که گفتم، برخی از مردم از بازی متنفر هستند، برخی آن را دوست دارند و برخی دیگر این موضوع را از دست میدهند. این زن فرصت ارزشمندی را برای یادگیری چیزی از دست داد. در دور اول، او کارت "doodad" را با قایق روی آن کشید. در ابتدا او خوشحال شد و گفت: "اوه، من یک قایق دارم". او سعی کرد توضیح دهد که چگونه اعداد روی اظهارنامه درآمد و ترازنامه او کار میکردند، او نا امید شد چون هرگز ریاضی را دوست نداشته بود. در حالی که دوستش ادامه توضیح رابطه بین بیانیه درآمد، ترازنامه، و جریان نقدی ماهانه را توضیح میداد، بقیه میزش منتظر ماند. ناگهان، وقتی فهمید که اعداد چطور کار میکنند، به نظرش رسید که قایق او دارد او را زنده میکند. بعدها در این بازی، او also بود و کودکی داشت. بازی وحشتناکی بود.
بعد از کلاس، دوستش اومد و بهم گفت که ناراحته او به کلاس امده بود تا درباره سرمایهگذاری یاد بگیرد و از این فکر خوشش نمیآمد که بازی احمقانه را ادامه دهد.
دوستش سعی کرد به او بگوید که آیا این بازی به هیچ وجه او را فریب میدهد یا نه. زن با این پیشنهاد پول را پس گرفت. او گفت که این یک بازی میتواند یک بازی refl از او باشد که او را مسخره کند. پول او فوراً refunded شد و او رفت.
از سال ۱۹۸۴، من میلیونها نفر را به سادگی با انجام کاری که سیستم مدرسه انجام نمیدهد، کردهام. در مدرسه، بیشتر معلمان سخنرانی میکنند. من از سخنرانی به عنوان یک دانشآموز متنفر بودم. طولی نکشید که حوصلهام سر رفت و ذهنم به حرکت درآمد.
در سال ۱۹۸۴، من از طریق بازیها و شبیهسازیهای شروع به تدریس کردم، و هنوز هم اکنون به این ابزارها تکیه دارم. من همیشه دانش آموزان بزرگسال را تشویق میکنم که به بازی نگاه کنند و به آنها نشان دهند که آنها چه چیزی میدانند و چه چیزی لازم است یاد بگیرند. مهمتر از همه، رفتار بازتاب کننده بازی است. سیستمهای بازخورد فوری هستند. به جای سخنرانی معلم، این بازی سخنرانی شخصی خود را به شما میدهد که سفارشی است که سفارشی برای شما ساخته شدهاست.
این دوست زنی است که بعدها او را ترک کرد تا به من یک روز به روز رسانی بدهد. او گفت که دوستش جوان بوده و آرام شدهاست. در دوران cooling او میتوانست رابطه جزیی بین بازی و زندگی اش ببیند. با آن که او و شوهرش مال خود را نداشتند،
قایق، اونا همه کارای دیگه ای رو انجام دادن
بازیها نشاندهنده رفتار هستند. قابلتصور است. او از آنها عصبان قیمت بیلبورد ی بود.
هی، زود طلاق بگیرید، هر دو به خاطر اینکه سیستمهای feedback را از دست دا قیمت بیلبورد ده بود.... با یه زن جوون و چون
پس از بیست سال ازدواج، اندک اندک جمع شدند قیمت بیلبورد
. دارایی هاش رو بدست بیارم … پیش از آن چیزی نمانده بود که قیمت بیلبورد آنها از هم جدا شوند. بعد از بیست سال زندگی زناشویی، خوش گذشت، اما تنها چیزی که جمع کرده بودند یک تن از doodads بود.
او دریافت که عصبانیت او از انجام این ارقام - عبارت درآمد و ترازنامه - از شرمندگ قیمت بیلبورد ی او در مورد عدم درک آنها ناشی میشود. او باور کرده بود که nances شغل این مرد بودهاند. او خانه را حفظ کرد و کارهای سرگرمکننده را انجام داد و he را اداره کرد. او اکنون کاملاً مطمئن بود که در پنج سال آخر ازدواجشان، پول را از او پنهان کرده بود. نسبت به خود خشمگین بود، زیرا نمیدانست که پول در کجا میرود، و از این که درباره آن زن دیگر اطلاعی نداشت.
درست مثل یک بازی تختهای دنیا همیشه به ما پاسخ میدهد. اگه بیشتر حرف بزنیم می تونیم قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد چیزای بیشتری یاد بگیریم یک روز پیش به زنم شکایت کردم که نظافتچی شلوارم را از دست دادهاست. همسر من به آرامی لبخند زد و در شکم به من سیخونک زد تا به من خبر بدهد که شلوارش کوچک نشده است. چیز دیگری از من توسعه پیدا کرده بود!
این بازی برای ارایه بازخورد شخصی بازیکنان طراحی شدهاست. هدف آن این است که به شما حق انتخاب بدهد. اگر کارت قا قیمت بیلبورد یق را بکشید و آن را به بدهی تبدیل کنید، سوال این است: " حالا چه کار میتوانید انجام دهید؟ چند گزینه مختلف در این زمینه وجود دارد که شما میتوانید با آنها کنار بیایید؟ " این هدف بازی است: آموزش بازیکنان برای فکر کردن و ایجاد گزینههای جدید و مالی مختلف. پن ousands از مردم سراسر جهان این بازی را انجام دادهاست. از بازیکنانی که از نژاد Rat خارج میشوند، سریعترین کسانی هستند که اعداد را درک میکنند و ذهنهای خلاق و مالی دارند. انواع مختلف گزینههای مالی را شناسایی کنید. افراد ثروتمند اغلب خلاق هستند و ریسکهای حسابشده انجام میدهند. افرادی که طولانیترین را انتخاب میکنند کسانی هستند که با اعداد آشنا نیستند و اغلب قدرت سرمایهگذاری را درک نمیکنند.
برخی از مردم با cashflow بازی میکنند قیمت بیلبورد
پخش cashflow کلاسیک بر روی قیمت بیلبورد وب www قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد .richdad.com در مورد قیمت بیلبورد رفتار واقعی خود از بازی کردن چه چیزی یاد گرفتید؟ |
قیمت بیلبورد پول زیادی در این بازی به دست میآورید، اما نمیدانند با آن چه کنند. با اینکه پول دارند، به نظر میرسد که هر کس دیگری از آنها جلوتر است. و این در زندگی واقعی نیز صادق است. بسیاری از افرادی که پول زیادی دارند و این کار را نمیکنند |
get را بگیر. قیمت بیلبورد
محدود کردن گزینههای ش قیمت بیلبورد ما همانند آویزان کردن به ایدههای قدیمی است. من یک دوست از دبیرستان دارم که در حال حاضر در سه شغل کار میکند. سالها پیش، او ثروتمندترین of من بود. زمانی که کشتزار شکر محلی بسته شد، شرکت او برای پایین رفتن با مزرعه کار میکرد. در ذهنش تنها یک گزینه داشت، و این گزینه قدیمی بود: سخت کار کنید. مشکل این بود که او نتوانست یک کار معادل پیدا کند که ارشدیت او را از شرکت قدیمی تشخیص داد.
در نتیجه او برای مشاغلی که در حال حا قیمت بیلبورد ضر دارد، توضیح داده میشود، بنابراین حقوقش پایینتر است. او اکنون سه شغل برای کسب درآمد کافی برای زنده ماندن کار میکند.
من مردم را تماشا کردهام که از این فرصت استفاده می قیمت بیلبورد قیمت بیلبورد کنند و از این فرصت استفاده میکنند و از این فرصت استفاده میکنند.. پس اونجا میشینن من مردمی رو میشناسم که این کار رو تو زندگی واقعی انجام میدن هی، منتظر فرصت مناسب باش
من به مردم نگاه کردم که فرصت مناسب پیدا کنند و پول کافی نداشته باشند. همه قیمت بیلبورد شکایت میکردند که اگر پول بیشتری داشته باشند از مسابقه موش out بیرون خواهند رفت.. پس اونجا میشینن من مردمی را در زندگی واقعی میشناسم که این کار را هم میکنند.، هی، این همه معامله بزرگ رو میبینی. ولی اونا پول ندارن
و من دیدهام که مردم یک کارت فرصت بزرگ را میکشند، آن را با صدای بلند میخوانند، و هیچ ایده قیمت بیلبورد ای ندارند که این یک فرصت عالی است. آنها پول را دارند، زمان درست است، آنها کارت دارند، اما نمیتوانند فرصت نگاه کردن به آنها در چهره را ببینند. آنها نمیتوانند ببینند که چطور متناسب با برنامه مالی آنها برای فرار از نژاد Rat قرار میگیرد. و بیشتر مردم را بیشتر از بقیه میشناسم. اکثر مردم یک فرصت برای یک برق زندگی در مقابل خود دارند و آنها نمیتوانند آن را ببینند. یک سال بعد، بعد از اینکه همه ثروتمند شدند، در مورد آن بحث کردند. اطلاعات مالی به سادگی گزینههای بیشتری دارند. اگر این فرصتها در مسیر شما قرار نگیرند، چه کار دیگری میتوانید برای بهبود موقعیت مالی خود انجام دهید؟ اگر یک موقعیت مناسب در دامان خود داشته باشید و پول نداشته باشید و بانک با شما صحبت نخواهد کرد، چه کار دیگری میتوانید انجام دهید تا به نفع شما کار کنید؟ اگر حدس شما غلط است و چیزی که روی آن حساب میکنید اتفاق نمیافتد، چطور میتوانید لیمو را به میلیون تبدیل کنید؟ این اطلاعات مالی مالی است. این چیزی نیست که رخ میدهد، اما چند راهحل مختلف مختلف که شما میتوانید در مورد تبدیل لیمو به میلیونها فکر کنید وجود دارد. مهم است که شما در حل مشکلات مالی هستید.
اکثر مردم فقط یک راهحل میدانند: سخت کار کنید، ذخیره کنید و قرض بگیرید. پس چرا میخواهید fi مالی مالی قیمت بیلبورد خود را افزایش دهید؟ چون شما میخواهید کسی باشید که شانس خود را خلق میکند. هر چیزی که اتفاق بیفتد را بردارید و آن را بهتر کنید. افراد کمی درک میکنند که شانس خلق شدهاست، درست به همان اندازه که پول وجود دارد. و اگر میخواهید به جای کار سخت، شانس بیشتری داشته باشید و پول خلق کنید، پس اطلاعات مالی شما مهم است. اگر شما فردی هستید که منتظر اتفاق مناسب است، ممکن است برای مدت طولانی صبر کنید. مثل این است که انتظار داشته باشید تا قبل از اینکه سفر خود را شروع کنید، همه چراغهای چشمکزن به رنگ سبز باشند.
او میگفت: "به عنوان پسران جوان، من و مایک به طور مداوم به ما میگفتند: " پول واقعی نیست. " هر چه پول بیشتری داشته قیمت بیلبورد باشید، بیشتر برای آن تلاش خواهید کرد. اگر میتوانید این ایده را درک کنید که پول واقعی نیست، سریعتر رشد خواهید کرد. "
"این چیست؟ " یک سوال بود که مایک و من اغلب با هم برگشتیم. قیمت بیلبورد
"اگر واقعی نباشد، پول چیست؟ " قیمت بیلبورد
آنچه که ما در آن توافق داریم این است که، " تمام قیمت بیلبورد آنچه که پدر ثروتمند میگفت این بود.
ما همه دارایی قدرتمندی داریم که همه ما داریم. اگر خوب آموزش قیمت بیلبورد دیده باشد، میتواند به ظاهر به طور آنی، ثروت هنگفتی به دست آورد. یک ذهن آموزش ندیده میتواند فقر مطلق ایجاد کند که میتواند خانوادهای را برای نسلها خرد کند. قیمت بیلبورد