loading...
آموزش‌های ویدیویی
hossein parto بازدید : 86 شنبه 21 مهر 1397 نظرات (0)

جمله

وع را توصیف می‌کند و یا آن را مشخص می‌کند (می‌گوید چه کسی یا چه چیزی است). بین سوژه و مکمل یک فعل ارتباطی است، به طور مثال.هتل ساکت بود. دزد به نظر ناراحت می‌آمد.این کتاب به بهترین فروشنده تبدیل شده‌است. دارد تاریک می‌شود. یک هفته در این منطقه دریاچه شکستگی خوبی خواهد بود.اینها رایج‌ترین افعال در این الگو هستند.صفت یا عبارت اسمی: ظاهر، ظاهر، ظاهر، ثابت، ثابت، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن، ماندن،صفت: احساس، دریافت، رفتن، رشد، بو، مزه، چرخشعبارت اسم و اسم:همچنین برخی از عبارات اصطلاحی وجود دارند که فعل و انفعال متقابل را به هم پیوند می‌دهند. به طور مثال آتش را کم کنید، به خواب بروید، بیمار شوید، ساکت شوید، خشک شوید، خشک شوید، خشک شوید، خشک شوید، خشک شوید.ما می‌توانیم از برخی افعال ارتباطی در الگوهای دیگر استفاده کنیم.. باغ تو به نظر خوب میادintransitive: ما به نمایشگاه نگاه کردیم.یادداشتبعد از این که به نظر می‌رسد، ظاهر و صدا به نظر می‌رسد، ما از آن استفاده می‌کنیم که مکمل عبارت اسمی است که موضوع را مشخص می‌کند.به نظر می‌رسید که آن زن منشی لرد Melbury's است. به نظر نمی‌رسید که آن زن منشی لرد Melbury's باشد.اما زمانی که عبارت اسم انواع دیگری از اطلاعات را به دست می‌دهد، می‌توانیم بیرون برویم. به نظر می‌رسید که زن یک متخصص واقعی است.برای استفاده آمریکایی، * ۳۰۳ (۱).یک الگوی خاص وجود دارد که در آن یک مکمل با فعل و انفعال فعل و انفعال متقابل رخ می‌دهد.خسته به نظر رسیدیم.او مردی آزاد و آزاد راه می‌رفت.یک شب خیلی خسته به خانه آمدم.ما از این الگو در تعداد بسیار کمی از بافتارها استفاده می‌کنیم. ما می‌توانیم مفهوم یکسانی را در دو بند بیان کنیم: ما وقتی رسیدیم به پایان رسیده بودیم.۲ پیوند دادن فعل + adverbialیک عبارت می‌تواند یک عبارت یا عبارت عبارت یا عبارت اسمی باشد. یک adverbial بعد از یک فعل اتصال به موضوع مربوط می‌شود. آن اغلب مکان یا زمان را بیان می‌کند، اما می‌تواند معانی دیگری داشته باشد.کتم اینجا بود. کنفرانس هر سال برگزار می‌شود.نقاشی‌ها روی میز قرار داشتند. رژیم گرفتمجان کالینز به سبک زندگی می‌کند. بسته به هوا رفت.ارتباط دادن افعال با adverbials عبارتند از: دروغ، دروغ، زندگی، نشستن، ایستادن و ماندن.


۲ THE ساده۱۰ دادن، ارسال و غیرهVerbs مثل دادن و فرستادن می‌توانند دو شی داشته باشند، یا می‌توانند یک شی و یک adverbial داشته باشند. در این مکالمه چند مثال وجود دارد که در یک فروشگاه بخش رخ می‌دهد.مالیات بازگشتمشتری: من این ژاکت را خریده‌ام و آن‌ها را به خانه برزیل می‌برم. من می‌دانم که می‌توانم ادعا کنم که می‌توانم مالیات را جبران کنم.. درسته تا حالا فرم رو پر کردی؟بله، من the رو آوردم اینجابازرس: خب. در حال حاضر، وقتی شما از گمرک انگلیسی عبور می‌کنید، به مامور گمرک شکل دریافتی را می‌دهید.مشتری: من وقتی بریتانیا را ترک می‌کنم، فرم را به گمرک می‌دهم؟آقای شهردار، حق با شماست. آن‌ها یک نسخه از آن‌ها را به شما خواهند داد و یک نسخه از آن‌ها را نگهداری خواهند کرد.. آه - - - - - - - - - - - - - - - - - - -. الان این پاکت رو بهت میدم شما نسخه را به ما در پاکت بفرستید.. برات پست می‌کنمآقای شهردار، حق با شماست.مشتری: و چگونه پول را بدست می‌آورم؟اوه، یه چک برات می‌فرستیم ما اون را مستقیماً به سمت شما می‌فرستیم.۱. دو چیززمانی که فعل دارای دو شی است، اول شی غیر مستقیم است و دومی شی مستقیم است.هدف مستقیم هدف مستقیم. تو به مامور گمرک این فرم رو میدیما برای شما یک چک می‌فرستیم.. اون مرد یه حلقه الماس خرید من می تونم تو رو صندلی نگه دارمدر اینجا شی غیر مستقیم به شخصی که چیزی را دریافت می‌کند اشاره می‌کند و هدف مستقیم به چیزی که داده می‌شود اشاره دارد.۲ شی + adverbialبه جای یک شی غیر مستقیم، می‌توانیم از یک عبارت prepositional با استفاده یا برای آن استفاده کنیم.

 

شی مستقیم

عبارت Prepositional عبارت بود از:

من …

فرم

به گمرک.

تو می‌فرستی،

نسخه

برای ما.

مرد خرید

انگشتر الماس

برای اون زن.

من می‌توانم احتیاط کنم.

بنشین

برای تو.

The

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 62
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 103
  • بازدید ماه : 360
  • بازدید سال : 1,601
  • بازدید کلی : 9,450